فرمان با کارمندان، فرمان با کارمندان، یا صحبت با کارمندان؟
بستگی زیادی دارد، زیرا کارگاهی که کارمند دارد نیاز به هدایت، فرماندهی و نظارت دائمی دارد، زیرا اگر صاحب کارگاه پشت کند، کارمند این کار را درست انجام نمی دهد. کارمند همیشه اول به فکر خودش است و بعد به فکر شرکت است. او همیشه معتقد است که صاحب کارگاه پول زیادی به دست می آورد و به خاطر کاری که می کند شناخته نمی شود. فکر می کند زیاد کار می کند و درآمد کمی دارد. بدون اخطار گم می شود و اغلب صاحب کارگاه را در دست می گذارد، خدماتی را که صاحب ماشین منتظر آن است به پایان نمی رساند زیرا وقت خروج است.این مشخصات بسیاری از کارمندانی است که در کارگاه ها کار می کنند.
باید برای همه ما روشن باشد که یک کارگاه فقط زمانی سود می برد که همه کسانی که در آن کار می کنند در یک مسیر فکر کنند، عمل کنند و قدم بردارند (وقتی این اتفاق به طور منظم می افتد، می توانیم بگوییم که ما یک تیم داریم). مشکل این است که تا زمانی که فقط کارمند داریم، نمیتوانیم در همان مسیر قدم برداریم.
چه باید کرد؟
چه نگرشی بگیریم؟؟
تغییر فرهنگی. و این با صاحب کارگاه شروع می شود. برای تغییر این ذهنیت کارکنان، لازم است که صاحب کارگاه نحوه ارتباط خود را با هر یک از کارکنان تغییر دهد و روزانه این تغییر نگرش را مثال بزند. این آغاز فرآیند تبدیل کارکنان به یک تیم است. کار آسانی نیست، اما زمانی که ما موفق می شویم یک تیم داشته باشیم و نه کارمند، همه افراد شرکت به یک جهت اشاره می کنند و نتایج خیلی سریع آشکار می شود.
چگونه این کار را در عمل انجام دهیم:
•یک جلسه 15 دقیقه ای، یک بار در ماه، با همه کارمندان با شرکت بسته (تولیدی و اداری) داشته باشید و به همه نشان دهید، با گرفتن تعدادی اعداد در روزنامه یا اینترنت، بیکاری چگونه افزایش یافته است، چگونه هزینه ها افزایش یافت (مالیات، اجاره، قطعات و غیره). برخی از این اطلاعات شرکت را با اطلاعات شخصی هر کارمند مقایسه کنید (چگونه او امروز بیشتر از سال گذشته برای غذا، دارو و چیزهای دیگر هزینه می کند). نشان دهید که بارها در خانه ما نیاز داریم برخی چیزها را کاهش دهیم یا با واقعیت تطبیق دهیم، در کارگاه نیز همین اتفاق می افتد.
•با همه در مورد برخی از شاخص ها صحبت کنید (شماره بلیط، هزینه های حقوق و دستمزد بر حسب درصد با توجه به صورتحساب کارگاه، از جمله مواردی که خودتان می توانید انتخاب کنید) و نشان دهید که چگونه کارگاه می تواند خودروهای بیشتری عرضه کنید، درآمد بیشتری کسب کنید یا حتی کیفیت بودجه، خدمات و خدمات مشتری را بهبود بخشید.
•یک جلسه هفتگی 4 (چهار) دقیقه ای با همه افراد شرکت (تولید و اداری) داشته باشید. همیشه دوشنبه زود باشید و در مورد چیزهای خوب هفته قبل و چیزهای نه چندان خوب صحبت کنید (نام هیچ کارمندی را ذکر نکنید)، با همه مثل یک نفر رفتار کنید (برای شروع فرآیند تیم سازی). شما بیش از 3 دقیقه برای این کار صرف نخواهید کرد، زیرا این یک جلسه اطلاعاتی است (شما صحبت می کنید و آنها گوش می دهند). آخرین دقیقه را برای یک دعا (بدون فکر کردن به دین خاصی) رزرو کنید، زیرا خدا یکی است. برای آخر هفته خدا را شکر کنید و از همین خدا بخواهید که از تک تک کارمندان، فرزندان، همسران و شوهران شما که در خانه مانده اند محافظت کند. این نگرش به همه نشان می دهد که شما به عنوان مالک شرکت به همه و رفاه خانواده هر یک اهمیت می دهید.
•با کارمند خود 50 بار یکسان صحبت کنید و اگر نشان داد که با وجود سختی می خواهد یاد بگیرد، 50 بار دیگر صحبت کنید. اما اگر بد نشان دهد، دو بار صحبت خواهد کرد و بار سوم می گوید که شایستگی کار کردن یا عضویت در تیم را ندارد.
•برای پایان، بیشتر گوش دهید. کمتر صحبت کنید.
•یک مدیر خوب که می خواهد سود کند می داند که تغییرات فرهنگی کند هستند، اما وقتی به طور منظم انجام می شود، یعنی هر روز انجام می شود، ما می رویم. از داشتن کارمندان گرفته تا داشتن تیمی که برای شرکت می جنگد و با رسیدن به اهداف می لرزد.

درباره نویسنده
Fábio Moraes
مدیرعامل شرکت اولتراکار با ۲۵ سال سابقه در مدیریت و اداره کارگاه. ریاضیدان، تحلیلگر سیستم و مدیر بازرگانی. حسابرس IQA، (موسسه کیفیت خودرو)، مشاور IAA و مشاور چندین کارگاه در برزیل. او در سال 2016 به سراسر برزیل سفر کرد و یک سخنرانی با موضوع "کارگاه ها پول در می آورند، اما شما باید مدیریت کنید" را ارائه داد.
www.ultracar.com.br/blog