
قبلاً اشاره کردیم که بودجه خوب طراحی شده یکی از عوامل اصلی سرمایه گذاری در کارگاه است و این نکته ای است که همه کارگاه داران با آن موافق هستند، اما عامل دیگری است که می تواند در کارگاه تفاوت ایجاد کند. کنترل لیست قطعات و خدمات در بودجه است. بیشتر اوقات، تحلیل بودجه بر اساس ارزش کل بودجه انجام می شود و نه بر اساس ارزش کل قطعات و ارزش کل خدمات. من سال هاست که این عدد را دنبال می کنم و در حال حاضر این نسبت در اکثر کارگاه ها 30 درصد کار و 70 درصد قطعات بیشتر نیست.
تمرکز اصلی وبلاگ ما صحبت در مورد مدیریت است و عبارتی که من واقعاً دوست دارم در سخنرانی هایم از آن استفاده کنم، مطالعه شاخص های کارگاه و تبدیل آنها به مدیریت است. در این مورد خاص، فهرست قطعات و خدمات موجود در بودجه را بررسی خواهیم کرد تا این شاخص ها را به اقداماتی تبدیل کنیم که تعادل بیشتری بین این درصدها ایجاد کند. کارگاهی که در میانگین خودروهای سرویس دهی شده دارای این درصدها (30 درصد و 70 درصد) باشد، نمی تواند در کوتاه مدت این اعداد را تغییر دهد، اما با اقدامات مدیریتی شرکتی و کار مشخص، با اعداد (شاخص ها) در دست شما کم کم خواهید توانست درصد خدمات را بالا و درصد قطعات را کاهش دهید.
بیایید بهتر بفهمیم:
01 - صورتحساب: همه چیزهایی است که یک کارگاه فروخته است در یک دوره از پیش تعریف شده، به عنوان مثال، از اول تا سی ام هر ماه (مهم نیست کارگاه چگونه باشد. دریافت خواهد کرد)
- بیایید تصور کنیم که کارگاه شما میانگین صورتحساب ماهانه 50,000 BRL دارد
02 - کار با درصدهای بالا به این معنی است که 50 هزار دلار R$ به صورت زیر تقسیم می شود:
- R$35,000.00 نشان دهنده قطعات (70%)
- R$15,000.00 نشان دهنده خدمات (30%)
03 - چرا باید طوری کار کنیم که درصد خدمات بالا برود و درصد قطعات در میانگین بودجه کاهش یابد؟
- خرید قطعات چیز بدی نیست و اگر کارگاه ها بتوانند قطعات بیشتری بخرند خیلی خوب است. مشکل زمانی است که کنترل (مدیریت) صحیحی بر خرید قطعات و تجزیه و تحلیل دقیق درصدهایی که کارگاه از هر قطعه کسب می کند وجود نداشته باشد. وقتی عدد 35 هزار R$ را با توجه به ارزش قطعات فروخته شده تجزیه و تحلیل می کنیم، به این معنی است که کارگاه شما نسبت به درآمد شرکت ارزش نسبتا بالایی از قطعات را خریداری کرده است.
-
این درست نیست که فکر کنیم یک قطعه را به قیمت 150.00 دلار می خریم و آن را در ماشین می گذاریم و آن را به قیمت 250.00 دلار می فروشیم و بنابراین فقط از آن قطعه 100.00 دلار درآمد کسب می کنیم. این یک "صورتحساب نانوایی" است و صاحبان مغازه ها باید قبل از اینکه به کاهش ارزش فروش توسط ارزش خرید فکر کنند، هزینه های شرکت (متغیر و ثابت) را در نظر بگیرند (این محاسبه را در آینده در وبلاگ های دیگر پوشش خواهیم داد)
- همچنین خرید یک قطعه برای پرداخت در 3 قسط و پرداخت 5 قسط به مشتری در کارت درست نیست.
- در نهایت این فروش خدمات است که می تواند تعادل بیشتری را در روز به روز کارگاه به ارمغان بیاورد تا به هدف روزانه برسید (در وبلاگ های قبلی ببینید در مورد هدف روزانه چه چیزی صحبت کردیم). هرچه فروش روزانه متعادلتر باشد، هنگام تعطیل شدن ماه، صورتحساب ما متعادلتر خواهد بود، به همین دلیل است که باید مکانیکها و برآوردگران را مجبور کنید همیشه به دنبال گزینههای فروش برای خدماتی باشند که به خواستههای مشتری در تعمیر و نگهداری خودرو اضافه میشوند.
هنوز باید در وبلاگ بعدی در مورد این موضوع ادامه دهیم، زیرا برای یادگیری مدیریت ما بسیار مهم است و به خصوص آسان کردن کارگاه برای اداره کردن و داشتنسود ، وقتی ماه کاری را می بندیم.